خداى وهّابیّت دوان دوان راه مى رود
از هیأت عالى افتاى سعودى پرسیدند: «هل للّه صفة الهرولة؟؛ آیا خداوند متصف به صفت هروله (دوان دوان رفتن) مى باشد؟» پاسخ دادند: نعم! صفة الهرولة على نحو ما جاء فی الحدیث القدسی الشریف على ما یلیق به قال تعالى: إذا تقرّب إلیّ العبد شبرا تقرّبت إلیه ذراعا، وإذا تقرّب إلیّ ذراعا تقرّبت منه باعا، وإذا أتانی ماشیا أتیته هرولة؛ رواه البخارى ومسلم(2)؛ آرى، صفت هروله (دوان دوان رفتن) خدا در حدیث قدسى که بخارى و مسلم نقل کرده اند آمده که خداوند فرموده: اگر بنده اى یک وجب به من نزدیک شود، من یک ذراع (نیم متر) به او نزدیک خواهم شد و اگر او یک ذراع به طرف من بیاید، من به قدر فاصله انگشتان دو دست که به صورت افقى باز شود (بیش از یک متر و نیم) به او نزدیک خواهم شد، اگر او قدم زنان به طرف من بیاید، من دوان دوان به طرف او خواهم رفت. بن باز، مفتى اعظم سابق عربستان در پاسخ به استفتایى این چنین نوشته: أمّا الوجه والیدان والعینان والساق والأصابع فقد ثبتت فی النصوص من الکتاب والسنّة الصحیحة وقال بها أهل السنّة والجماعة وأثبتوها للّه سبحانه على الوجه اللائق به سبحانه وهکذا النزول والهرولة جاءت بها الأحادیث الصحیحة ونطق بها الرسول [ صلى الله علیه و آله ] وأثبتها لربّه عزّ وجلّ على الوجه اللائق به سبحانه(1)؛ امّا صورت، دست، چشم، ساق و انگشت براى خداوند، در کتاب و سنّت صحیح آمده و نظریّه اهل سنّت و جماعت بر آن استوار است و هم چنین نزول حقّ از عرش به آسمان عالم ماده و هروله؛ در احادیث صحیح وارد شده و رسول اکرم [ صلى الله علیه و آله ] این صفات را براى خداوند به آن گونه اى که لایق او مى باشد، اثبات نموده است.
1. فتاوى بن باز، ج 5، ص 374.
خداى وهّابیّت دوان دوان راه مى رود
از هیأت عالى افتاى سعودى پرسیدند: «هل للّه صفة الهرولة؟؛ آیا خداوند متصف به صفت هروله (دوان دوان رفتن) مى باشد؟» پاسخ دادند: نعم! صفة الهرولة على نحو ما جاء فی الحدیث القدسی الشریف على ما یلیق به قال تعالى: إذا تقرّب إلیّ العبد شبرا تقرّبت إلیه ذراعا، وإذا تقرّب إلیّ ذراعا تقرّبت منه باعا، وإذا أتانی ماشیا أتیته هرولة؛ رواه البخارى ومسلم(2)؛ آرى، صفت هروله (دوان دوان رفتن) خدا در حدیث قدسى که بخارى و مسلم نقل کرده اند آمده که خداوند فرموده: اگر بنده اى یک وجب به من نزدیک شود، من یک ذراع (نیم متر) به او نزدیک خواهم شد و اگر او یک ذراع به طرف من بیاید، من به قدر فاصله انگشتان دو دست که به صورت افقى باز شود (بیش از یک متر و نیم) به او نزدیک خواهم شد، اگر او قدم زنان به طرف من بیاید، من دوان دوان به طرف او خواهم رفت. بن باز، مفتى اعظم سابق عربستان در پاسخ به استفتایى این چنین نوشته: أمّا الوجه والیدان والعینان والساق والأصابع فقد ثبتت فی النصوص من الکتاب والسنّة الصحیحة وقال بها أهل السنّة والجماعة وأثبتوها للّه سبحانه على الوجه اللائق به سبحانه وهکذا النزول والهرولة جاءت بها الأحادیث الصحیحة ونطق بها الرسول [ صلى الله علیه و آله ] وأثبتها لربّه عزّ وجلّ على الوجه اللائق به سبحانه(1)؛ امّا صورت، دست، چشم، ساق و انگشت براى خداوند، در کتاب و سنّت صحیح آمده و نظریّه اهل سنّت و جماعت بر آن استوار است و هم چنین نزول حقّ از عرش به آسمان عالم ماده و هروله؛ در احادیث صحیح وارد شده و رسول اکرم [ صلى الله علیه و آله ] این صفات را براى خداوند به آن گونه اى که لایق او مى باشد، اثبات نموده است.
1. فتاوى بن باز، ج 5، ص 374.
کرسى در اثر سنگینى خداى وهّابیّت ناله مى کند
سیوطى با سندهاى مختلف از عمر نقل مى کند که گفت: زنى خدمت رسول اکرم [ صلى الله علیه و آله ] رسید و گفت: دعا کن خداوند مرا وارد بهشت سازد، رسول گرامى [ صلى الله علیه و آله ] خدا را به عظمت یاد کرد و فرمود: «إنّ کرسیّه وسع السماوات والأرض، وإنّ له أطیطا کأطیط الرحل الجدید إذا رکب من ثقله(1)؛ کرسى خداوند، سراسر آسمان و زمین را فرا گرفته است و هنگامى که خداوند بر روى کرسى قرار مى گیرد، در اثر سنگینى، از کرسى ناله اى همانند ناله شتر بچه خارج مى شود. و هیثمى در کتاب مجمع الزوائد این روایت را صحیح دانسته است(2).
1. قال السیوطی: وأخرج عبد بن حمید وابن أبی عاصم فی السنة والبزار وأبو یعلی وابن جریر وأبو الشیخ والطبرانی وابن مردویه والضیاء المقدسى فی المختارة عن عمر، «أنّ إمرأة أتت النبی [ صلى الله علیه و آله وسلم ] فقالت: أدع اللّه أن یدخلنی الجنّة، فعظمّ الرب تبارک وتعالى وقال : «إنّ کرسیّه وسع السماوات والأرض، وإنّ له أطیطا کأطیط الرحل الجدید إذا رکب من ثقله». درّ المنثور، ج 1، ص 328.
2. هیثمى مى گوید: «رواه البزار ورجاله رجال الصحیح». مجمع الزوائد، ج 1، ص 83. و در جاى دیگر مى گوید: «رواه أبو یعلى فى الکبیر ورجاله رجال الصحیح غیر عبد اللّه بن خلیفة الهمذانى وهو ثقة». مجمع الزوائد، ج 10، ص 159. (2) فتاوى اللجنة الدائمة للبحوث والإفتاء، ج 3، ص 196، فتواى شماره 6932.
فتوای جدید و عجیب علمای سعودی! تحریم اهدای گل به بیماران
علمای عربستان سعودی اخیرا طی بیانیه ای فتوای را به اطلاع مسلمانان جهان رساندند.
در این بیانیه آمده است: در پی افزایش گل فروشی های اطراف بیمارستان ها و اهدای گل از سوی عیادت کنندگان به بیماران، مرکز پژوهش های علمی و دفتر افتاء عربستان سعودی برای صدور فتوای تحریم اهدای گل به بیماران اتفاق نظر کرده و آن را به آگاهی مسلمانان جهان می رساند.
این مرکز همچنین با اشاره به دلایل صدور این فتوا تصریح کرد: با توجه به اینکه آیین اهدای گل به بیماران سنتی است که مسلمانان جهان از کشورهای غربی اتخاذ کرده اند، لذا عمل کردن به آن غیر مجاز است.
مرکز مذکور همچنین در این بیانیه آورده است: اهدای گل به بیمار علاوه بر اینکه از سنت های بلاد کفار است، هیچ منفعتی برای بیمار نخواهد داشت، لذا اهدای آن امری بیهوده است.
علمای مذکور در ادامه عنوان کردند: مصرف کردن اموال مسلمانان در راه های بیهوده ای همچون اهدای گل به بیماران، امری غیر مجاز بوده و به جای این امر دعا کردن برای بیمار و آموزش راه های درمان الهی به آن امری پسنیده تر است. یادآوری می شود علمای عربستان سعودی چندی پیش اهدای گل سرخ در روز والنتاین را حرام اعلام کردند که فروش گل سرخ در آن روز به طور کلی ممنوع شد.
خداى وهّابیّت از عرش به زیر مى آید
ابن تیمیّه مى گوید: خداوند هر شب هر گونه اى که بخواهد به آسمان دنیا فرود مى آید و مى گوید: آیا کسى هست که مرا بخواند تا اجابتش کنم و طالب مغفرتى هست که او را ببخشم ... ؟ خدا این کار را تا طلوع فجر انجام مى دهد. وى پس از نقل مطلب بالا مى نویسد: فمن أنکر النزول أو تأوّل فهو مبتدع ضالّ(1)؛ هر کس فرود آمدن خدا را به آسمان دنیا انکار یا توجیه کند، بدعت گذار و گمراه است. ابن بطوطه در سفرنامه خود مى نویسد: ابن تیمیّه در مسجد جامع دمشق که من حضور داشتم، بر بالاى منبر گفت: إنّ اللّه ینزل إلى السماء الدنیا کنزولی هذا؛ خداوند به آسمان دنیا فرود مى آید، هم چنان که من از پلّه هاى این منبر فرود مى آیم، سپس یک پلّه پایین آمد.
(1) مجموعة الرسائل الکبرى، رساله یازدهم، ص 451.